چراغان سینه ام از داغ عشق از سلیم تهرانی غزل 145

سلیم تهرانی

آثار سلیم تهرانی

سلیم تهرانی

چراغان سینه ام از داغ عشق لاله رویان است

1 چراغان سینه ام از داغ عشق لاله رویان است ز دل آهی که می خیزد مرا، دود چراغان است

2 سرشک آتشین می جوشدم از چشم همچون شمع درین مکتب پر پروانه طفلان را گلستان است

3 حصار عافیت جز کنج تنهایی نمی باشد که فانوس چراغ لاله دامان بیابان است

4 متاعی هر که دارد، رو به این بازار می آرد محبت شهر و بر اطراف او عالم دهستان است

5 به گلشن می توان تحقیق کار این جهان کردن که گل مجموعه ی تعبیر این خواب پریشان است

6 به غیر از خنده ی آن لب، علاجی نیست دردم را که مرهمدان این زخمی که من دارم نمکدان است

7 سیاهی می زند هندوستان از حسن بر عالم یکی از جمله ی سبزان ته گلگون او پان است

8 درین گلشن اگر جمعیتی بینی، تعجب کن پریشانی فراوان است اینجا سنبلستان است

9 سلیم از رهگذار خوش‌خرامی چون توان رفتن؟ که چون از خانه می‌آید به مکتب، عید طفلان است

عکس نوشته
کامنت
comment