خونم ز لب بوسه فریب تو از مشتاق اصفهانی غزل 72

مشتاق اصفهانی

آثار مشتاق اصفهانی

مشتاق اصفهانی

خونم ز لب بوسه فریب تو هوس ریخت

1 خونم ز لب بوسه فریب تو هوس ریخت آخر ز غمت خون مرا بین که چه کس ریخت

2 با حسرت گلشن چه کند مرغ گرفتار صیاد چه شد گل به در و بام قفس ریخت

3 از عشق تو داد آنکه مرا شب همه شب‌پند در آتش سوزان همه خار و همه خس ریخت

4 آن بیدل مستم که ز تمهید تو آخر شب خون مرا بر سر کوی تو عسس ریخت

5 از گرد یتیمی چو گهر زنده بگورم گردون ز غمت بر سر من خاک ز بس ریخت

6 زین باغ مجو خاطر آزاده که صیاد از غنچه بهر شاخ گلی رنگ قفس ریخت

7 مشتاق ز پا ماند به راه طلب آخر پر زد ز بس از شوق شکر بال مگس ریخت

عکس نوشته
کامنت
comment