- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 خونم ز لب بوسه فریب تو هوس ریخت آخر ز غمت خون مرا بین که چه کس ریخت
2 با حسرت گلشن چه کند مرغ گرفتار صیاد چه شد گل به در و بام قفس ریخت
3 از عشق تو داد آنکه مرا شب همه شبپند در آتش سوزان همه خار و همه خس ریخت
4 آن بیدل مستم که ز تمهید تو آخر شب خون مرا بر سر کوی تو عسس ریخت
5 از گرد یتیمی چو گهر زنده بگورم گردون ز غمت بر سر من خاک ز بس ریخت
6 زین باغ مجو خاطر آزاده که صیاد از غنچه بهر شاخ گلی رنگ قفس ریخت
7 مشتاق ز پا ماند به راه طلب آخر پر زد ز بس از شوق شکر بال مگس ریخت