اتفاقم شب دوشین از ابن یمین فریومدی قطعه‌ 207

ابن یمین فریومدی

آثار ابن یمین فریومدی

ابن یمین فریومدی

اتفاقم شب دوشین بوثاقی افتاد

1 اتفاقم شب دوشین بوثاقی افتاد کاندرو بود حریفی صنمی حور نژاد

2 من و او بر صفت وامق و عذرا با هم کرده از اول شب خلوت و عشرت بنیاد

3 ناگه آن چارده شب ماه بتم را در سر هوس باختن یک ندبی نرد افتاد

4 مهره از کیسه برون کرد و بگسترد بساط پنج تا خصل باوستادی خود طرحم داد

5 کعبتین را چو بمالید بسیمین کف دست از دل طاسک پولاد برآمد فریاد

6 وه که در بازی فارد چه ظرافتها کرد ذوق آنم نرود در همه عمر از یاد

7 من چو نقد دل و جانرا بنهادم پیشش او زلب یکدو سه تا بوسه گروگان بنهاد

8 ده هزارش حیل و مکر بهر باختنی بیشمارش نکت و غمز بهر نطق گشاد

9 گفتمش گر تو اشارت کنی امشب فردا خانه گیرم بسر کوی تو ایحور نژاد

10 گفت سهل است ترا بر سر و چشمم جایست گفتم ایماه خدا عمر طویلت بدهاد

11 در سبکباری منصوبه ندیدم مثلش در همه عرصه آفاق ندیم و استاد

12 تا بدان دم که بزد داو و تمامی وا برد کافرین بر هنر و بازو و بر دستش باد

13 مدتی بود که تا ابن یمین بود ملول شب دوشین گره بسته ز کارش بگشاد

عکس نوشته
کامنت
comment