- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 مصطفی گفت هر که کرد انفاق ببرد مزد خویش یوم تلاق
2 مگر آن هرزه کار بی حاصل که کند سعی در عمارت گل
3 هر چه سازد در آب و خاک تلف نایدش زان به غیر باد به کف
4 گر تو گویی کسی که دسترسی یافت، سازد بنای خیر بسی
5 خانقاه و رباط و مسجد و پل برکه و حوض بر ممر و سبل
6 چون بود قصدش از ریا منفک مزد یابد بر آن عمل بی شک
7 گویم آری ولی به وجه جواب با تو گویم دقیقه ای دریاب
8 قبله گاه توجهات همم بر دو گونه است در جمیع امم
9 یا حفوظ نشیمن گل و آب یا حظوظ ریاض حسن ماب
10 هر که می خواهد از عمارت گل فسحت دار و نزهت منزل
11 یا تفاخر میانه اقران که بنا کرد مسجدی ویران
12 چون به اخلاص همت عامل متجاوز نشد ز عالم گل
13 نفقاتش در آب و گل موضوع ماند و او ز اجر او مقطوع
14 بلکه در حج و عمره و صلوات چون بود بهر عاجلت نفقات
15 همه ماند در آب و گل مرهون ندهد اجر صانع بیچون
16 هر که را از عمارت گل و آب هست مقصود کسب قرب و ثواب
17 چون ز گل درگذشت همت وی نفاتش همی رود در پی
18 نفقاتش چو قطع کرد این راه عندکم بود گشت عندالله