-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 شد محرم به سفر ماه صفر آمده است مه قتل حسن خسته جگر آمده است
2 نرسیده است به داغ دل زهرا مرهم به سر داغ دلش داغ دگرآمده است
3 کشته گردید حسین یا حسن از زهر هلاک که پیمبر ز جنان دیده تر آمده است
4 چه شد عباس که بازوی پدر برگیرد که علی بر سر بالین پسر آمده است
5 سر برآورده ز نو قاسم داماد ز خاک تا ببیند پدرش را چه بسر آمده است
6 شد حسین تشنه اگر کشته لب آب روان حسن از زهر جفا پاره جگر آمده است