1 محدث است عالم ار نه از دو یکی وصف او آمدی و نیست شکی
2 بودی اندر ازل جهان ساکن وین زمان باشدی چنان ساکن
3 متحرک چراست هذا خلق ان صدقتم بذاک ماذا خلق
4 حرکت خود پس از سکون باشد متحرک همیشه چون باشد
5 متحرک نبود و ساکن نیست قِدَمش زین دلیل ممکن نیست
اولین نفری باشید که نظر میدهید
این شعر چه حسی در تو زنده کرد؟ برداشتت رو بنویس، تعبیرت رو بگو، یا پرسشی که در ذهنت اومده رو مطرح کن.
1 بت اینجا مظهر عشق است و وحدت بود زنار بستن عقد خدمت
2 چو کفر و دین بود قائم به هستی شود توحید عین بتپرستی
1 هر آن چیزی که در عالم عیان است چو عکسی ز آفتاب آن جهان است
2 جهان چون زلف و خط و خال و ابروست که هر چیزی به جای خویش نیکوست
1 بر آن رخ نقطهٔ خالش بسیط است که اصل مرکز دور محیط است
2 از او شد خط دور هر دو عالم وز او شد خط نفس و قلب آدم
شماره موبایل خود را وارد کنید:
کد ارسالشده به