- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 خاک کویش را پس از کشتن به خونم گل کنید خانه ای سازید و جانم را در او منزل کنید
2 چون بریزد خون من این بس دیت کز بعد قتل گاه گاهی نسبت خونم به آن قاتل کنید
3 حیف باشد خونم من در گردنش بهر خدا پیش ازان دم کو کشد خنجر مرا بسمل کنید
4 تن اگر بیمار شد بر سر میاریدم طبیب ای عزیزان کار تن سهل است فکر دل کنید
5 من ندارم طاقت دیدار و او تاب نظر پیش رویش پرده ای بهر خدا حایل کنید
6 نیست پیش اهل دل دردی ز بی دردی بتر چند تدبیر دوا درد دلی حاصل کنید
7 چند درد سر کشد جامی ز گفت وگوی عقل ای حریفان بازش از یک جرعه لایعقل کنید