- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 مبارک منزلی، کانجا فرود آید چو تو ماهی همایون عرصهای، کارد به سویش رخ چنین شاهی
2 روان شد موکب جانان چرایی منتظر ای جان؟ چو خواهی رفت ازین بهتر نخواهی یافت همراهی
3 مکن عیبم که میکاهم چو ماه از تاب مهر او که گر ماهی تب مهرش کشد گویی شود کاهی
4 مرا نقدی که در وجهش نشیند نیست الا شک مرا پیکی که ره آرد به کویش نیست جز آهی
5 تو آزادی و احوال گرفتاران نمیدانی دل مسکین من با توست ازو میپرس گه گاهی
6 عزیزی کو نیفتادست در بندی چه میداند که در کنعان اسیری را چه افتادست در چاهی
7 من خاکی نه آن گردم که از کوی تو برخیزم عجب چون من از کوی تو برخیزد هوا خواهی
8 چو بادم در رهت پویان من بیمار و میترسم مبادا کز منت بر دل نشیند گرد اکراهی
9 نه تنها من به سودای سر زلفت گرفتارم که زلفت رابه هر شستی چو سلمان است پنجاهی