مویت به آفتاب رخ ای از جهان ملک خاتون غزل 1170

جهان ملک خاتون

جهان ملک خاتون

جهان ملک خاتون

مویت به آفتاب رخ ای جان رها مکن

1 مویت به آفتاب رخ ای جان رها مکن شب را ز صبح روی که گفتت جدا مکن

2 با دوستان وفا کن و زین بیش سر مپیچ از ما و بر دل من خسته جفا مکن

3 از که شنیده ای بت مه روی بی وفا با مخلصان خویش جفا کن وفا مکن

4 هستی طبیب درد دل خستگان هجر درد مرا که گفت خدا را دوا مکن

5 بیگانه خوی گشته ای ای نازنین چرا زین بیشتر جفا تو برین آشنا مکن

6 ترک خطایی از تو خطا نیست بوالعجب یک ره وفا نمای و از این پس خطا مکن

7 ای پادشاه صورت و معنی تو در جهان رحمت که گفت بر من زار گدا مکن

عکس نوشته
کامنت
comment