به سینه چون مژهٔ او سنان از حزین لاهیجی غزل 578

حزین لاهیجی

حزین لاهیجی

حزین لاهیجی

به سینه چون مژهٔ او سنان بجنباند

1 به سینه چون مژهٔ او سنان بجنباند تپیدن دل من آسمان بجنباند

2 بس است خامشیم وقت آن رسید که دل کلید ناله به قفل دهان بجنباند

3 به گوش پنبه گذارد، درای آهن دل هجوم ناله مرا آشیان بجنباند

4 سماع زمزمه ی بیخودانه پای مرا به هر زمین که بکوبد جهان بجنباند

5 به تربتم گذرد با رقیب از آنکه مرا ز رشک در دل خاک، استخوان بجنباند

6 گرفتم اینکه به پایان رسد ز شکوه فراق چگونه غیرت عاشق زبان بجنباند؟

7 تپیدن دل من می کنی خروش حزین به کوی او چو جرس پاسبان بجنباند

عکس نوشته
کامنت
comment
بنر