- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 مشتاب ساربان که مرا پای در گل است در گردنم ز حلقه زلفش سلاسل است
2 تعجیل میکنی تو و پایم نمیرود بیرون شدن ز منزل اصحاب مشکل است
3 شیرینی وصال چو بیتلخی فراق کس را نصیب نیست ز دوران چه حاصل است
4 چون عاقبت ز صحبت یاران بریدنیست پیوند با کسی نکند هر که عاقل است
5 روز وداع غرقة خونند عاشقان وان کاو نظاره میکند از دور غافل است
6 ما را خیال دوست به فریاد میرسد ور نه فراق صحبت او زهر قاتل است
7 هر جا که مینشینم و چندان که میروم در گردنم دو دست خیالش حمایل است
8 از دیدة همام خیالش نمیرود آنجا فراق نیست که پیوند با دل است