مشتاب ساربان که مرا پای از همام تبریزی غزل 28

همام تبریزی

آثار همام تبریزی

همام تبریزی

مشتاب ساربان که مرا پای در گل است

1 مشتاب ساربان که مرا پای در گل است در گردنم ز حلقه زلفش سلاسل است

2 تعجیل می‌کنی تو و پایم نمی‌رود بیرون شدن ز منزل اصحاب مشکل است

3 شیرینی وصال چو بی‌تلخی فراق کس را نصیب نیست ز دوران چه حاصل است

4 چون عاقبت ز صحبت یاران بریدنی‌ست پیوند با کسی نکند هر که عاقل است

5 روز وداع غرقة خونند عاشقان وان کاو نظاره می‌کند از دور غافل است

6 ما را خیال دوست به فریاد می‌رسد ور نه فراق صحبت او زهر قاتل است

7 هر جا که می‌نشینم و چندان که می‌روم در گردنم دو دست خیالش حمایل است

8 از دیدة همام خیالش نمی‌رود آنجا فراق نیست که پیوند با دل است

عکس نوشته
کامنت
comment