- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 صبح وصال کی دمد زین شب لاجورد من شکوه هجر چون کند این دل پر ز درد من
2 آتش اندرون من در تو اثر نمی کند هم اثری کند مگر در دل آه سرد من
3 خون دلم ببین که چون می رود از دو چشم جان ای دل و دیدگانم از غصّه به روی زرد من
4 نیک به غور من برس کز غم تو چه می کشم ور نرسی به غور ما کی برسی به گرد من
5 با قد همچو سرو ناز ای بت شوخ دلنواز از لب لعل خویش باز برده خواب و خورد من
6 ششدر خاروش دگر کرد زیاد داو را از شش و پنج و چار بین نرد حریف نرد من