- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 ای صبح سعادت ز جبین تو هویدا این حسن چه حسنست؟ تقدس و تعالا
2 من بنده آن باده نابم که دمادم در هر نفسی تازه کند جودت ما را
3 از عربده ما در میخانه نیستی جان بنده حسن تو، زهی حسن مدارا
4 از کعبه و بتخانه مگوئید بعاشق از جنت و فردوس مگو مست لقا را
5 امروز اگر فرد شوی مرد خدایی فردا مطلب نسیه،مجو عاشق فردا
6 دانند رفیقان که ره دور و درازست از کوچه مقصود ببازار تمنا
7 در کوی تو پستیم،زهی منصب عالی! با روی تو مستیم، زهی مقصد اقصا!
8 چون نسبت ما با تو درستست نگوئیم دیگر سخن از مرتبه آدم و حوا
9 ای هادی جان و دل و دین رحمت عامت بر قاسم بیچاره تو از لطف ببخشا