سلیم تهرانی

سلیم تهرانی

سلیم تهرانی
سلیم تهرانی

بازم از زخم خدنگش در دل از سلیم تهرانی غزل 266

غزل 266 ام از 1122 غزلیات

بازم از زخم خدنگش در دل و جان آتش است

1 بازم از زخم خدنگش در دل و جان آتش است ناوک او را مگر چون شمع، پیکان آتش است

2 خاک را از اشک من پرخون بود دایم کنار چرخ را از آه من در زیر دامان آتش است

3 از فروغ او به گرداب خطر افتاده است کشتی آیینه از موم است و طوفان آتش است

4 برق آه از حال ما سازد بتان را باخبر نامه ی آشفتگان همچون نگهبان آتش است

5 از گلستان تو هر کس گل به دامن می برد جای گل چون شمع ما را در گریبان آتش است

6 در جهان پنهان نماند هیچ کاری در لباس عشق در تجرید همچون در بیابان آتش است

7 عاشقان را در بساط دل به غیر از آه نیست این چنین باشد، در آتشخانه سامان آتش است

8 چون جوانی رفت، مگذر از می گلگون سلیم باده در پیری چو در وقت زمستان آتش است

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر بازم از زخم خدنگش در دل و جان آتش است

شاعر شعر بازم از زخم خدنگش در دل و جان آتش است چه کسی است ؟

شاعر شعر بازم از زخم خدنگش در دل و جان آتش است سلیم تهرانی می باشد.

شعر بازم از زخم خدنگش در دل و جان آتش است در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 11 سروده شده است.

قالب شعر بازم از زخم خدنگش در دل و جان آتش است چیست ؟

قالب شعر بازم از زخم خدنگش در دل و جان آتش است غزل است

مضمون اصلی شعر بازم از زخم خدنگش در دل و جان آتش است چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی است.
بنر