جامی

جامی

جامی
جامی

تیر مژگان کان دو چشم خوابناک انداختند از جامی غزل 99

غزل 99 ام از 3391 خاتمة الحیات - غزلیات

تیر مژگان کان دو چشم خوابناک انداختند

1 تیر مژگان کان دو چشم خوابناک انداختند در دل عشاق محنت دیده چاک انداختند

2 نقد دل نامد به کف گرچه پی آن گمشده آن رخ و زلف غبارآلوده خاک انداختند

3 بویی از میخانه زد بر ساکنان صومعه جویها در صحن آن کندند و تاک انداختند

4 کم طلب اشک نیاز از دیده آلودگان زانکه این گوهر به دامنهای پاک انداختند

5 شد دو چشمت غمزه زن در خاک و خون غلطید دل مرغ مسکین را به زخمی در طپاک انداختند

6 بر مغان بویی زد از لعل لب میگون تو صیت میخواری درین دیر مغاک انداختند

7 دست زد جامی به مسکین صولجان آن سوار همچو گویش سر به میدان هلاک انداختند

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر تیر مژگان کان دو چشم خوابناک انداختند

شاعر شعر تیر مژگان کان دو چشم خوابناک انداختند چه کسی است ؟

شاعر شعر تیر مژگان کان دو چشم خوابناک انداختند جامی می باشد.

شعر تیر مژگان کان دو چشم خوابناک انداختند در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 9 سروده شده است.

قالب شعر تیر مژگان کان دو چشم خوابناک انداختند چیست ؟

قالب شعر تیر مژگان کان دو چشم خوابناک انداختند غزل است

مضمون اصلی شعر تیر مژگان کان دو چشم خوابناک انداختند چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی است.
ویدیویی