- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 دوشینه خیالت همه شب مونس ما بود تا روز دو دست من و آن زلف دوتا بود
2 مجلس خوش و دل جمع و مرتب همه اسباب ازعیش به یاد تو چگویم که چها بود ت
3 در کلبه ما محنت هر روزه شب دوش شریف نفرمود ندانم که کجا بود
4 من در عجب آن لحظه ز تشریف خیالت کان پایه نه در خورد من بی سرو پا بود
5 گر یکدمه وصل تو خریدیم بعد جان آن هم سر یک موی ترا نیم بها بود
6 اندیشه خون ریختنم دوش به آن چشم بر عزم جفا کردی و آن عین وفا بود
7 گر داشت کمال از نو نهان سوز تو چون شمع بر سوز نهائیش رخ زرد گوا بود