-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 آینه بردار و حسن جان فزای خویش بین انتخاب نسخهٔ صنع خدای خویش بین
2 در خرامش بر قفا چشم افکن ای زنجیر مو یک جهان مجنون کشان اندر قفای خویش بین
3 ای که برافتادگان چون باد میرانی سمند یک ره آخر زیر پای باد پای خویش بین
4 ای که در مهد همایون میروی سلطان صفت از زکوة سلطنت سوی گدای خویش بین
5 ای جمالت شمع صد پروانه سر برکن ز بام مرغ جان را پرزنان گرد سرای خویش بین
6 از قبای تنگ بیرونآ و جیب یوسفان تا به دامن چاک از رشگ قبای خویش بین
7 بینوا در دهر بسیار است اما محتشم بینوای توست سوی بینوای خویش بین