- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 خط مشکین که بر گرد رخت چون عود میگردد بدان ماند که در بالای آتش دود میگردد
2 ز تاب مهر تابان جمالت پرتوی دارد شب این مشعل که بر ایوان دود اندود میگردد
3 صباگویی که از چین سر زلف تو میآید که از بویش نسیم باغ مُشکآلود میگردد
4 دل بیمارم از گوی زنخدان تو میگوید به گرد سیب سیمین از پی بهبود میگردد
5 نه بر گردم نگردانم سر از تیغ تو گردانم که دست و تیغ تو از من به سر خشنود میگردد
6 ایا ابن حسام از سر قدم کن در ره جانان ایازی هرکه کرد او عاقبت محمود میگردد
7 زبور عشق تو روحالقُدُس در گوش میگیرد چه خوش مرغی به گرد نغمهٔ داوود میگردد