مشکین شود چو باد از عنصری بلخی قصیده-قطعه 24

عنصری بلخی

آثار عنصری بلخی

عنصری بلخی

مشکین شود چو باد بزلف تو بگذرد

1 مشکین شود چو باد بزلف تو بگذرد عاشق شود کسیکه بروی تو بنگرد

2 بر غالیه بماند بر عارض تو باد گاهش برو بمالد و گه باز بسترد

3 گر پشت یابد از رخ تو لاله بشکفد وز بیم غمزگان تو نرگس بپژمرد

4 نیرنگ جادوانه و ارتنگ چینیان هر شب بنزد چشم و رخ تو که آورد

5 و آن صد هزار حلقۀ مشکین پر شکن هر ساعتی بگرد گل تو که گسترد

6 چشم تر است مایۀ نیرنگ و دلبری نرگس ندیده ام که بنیرنگ دل برد

7 طبعی بر آن دو زلف تو چندان گره فتاد کش مرد هندسی بدو صد سال نشمرد

عکس نوشته
کامنت
comment