مثقلی با من ز روی از ملک‌الشعرا بهار قطعه 458

ملک‌الشعرا بهار

آثار ملک‌الشعرا بهار

ملک‌الشعرا بهار

مثقلی با من ز روی طنز گفت

1 مثقلی با من ز روی طنز گفت صحبت از فضلت به کشور می‌رود

2 گر ترا دستی است درعلم سیر کشف این رمزت میسر می‌رود

3 این جهان چه‌؟ گاو چه‌؟ ماهی کدام کز خیالش عقلم از سر می‌رود

4 گفتم اندر بی‌ثباتی‌های دهر زبن اشارت‌ها مکرر می‌رود

5 یعنی این دنیاست روی شاخ گاو پشت کردی‌، تا به آخر می‌رود

عکس نوشته
کامنت
comment