بود مر ابر را اندر از ملک‌الشعرا بهار قصیده 64

ملک‌الشعرا بهار

آثار ملک‌الشعرا بهار

ملک‌الشعرا بهار

بود مر ابر را اندر کمین باد

1 بود مر ابر را اندر کمین باد برد مر ابر را زین سرزمین باد

2 چو ابر آید نباریده به صحرا وز بادی‌، که دیدست این‌چنین باد

3 نگرید ابر ازین پس زانکه هر روز گشاید ابر را چین از جبین باد

4 چو ابر اندر هوا بشتافت‌، دانیم که باشد در قفای او یقین باد

5 فلک پیوسته در یک آستینش بود ابر و به دیگر آستین باد

6 نفورم من ز باده زآنکه باشد به لفظش تا به حرف سومین باد

7 غمی گشتیم از این باد و از این ابر دو صد لعنت بر این ابر و بر این باد

عکس نوشته
کامنت
comment