1 معنی لااله الاالله آن بود پیش عارف آگاه
2 کانچه خوانند مشرکانش خدا گر چه باشد ز فرط جهل و عما
3 نیست آن در حقیقت الا حق که بود عین هستی مطلق
4 هر دو هستند فی الحقیقه یکی نیست قطعا درین دقیقه شکی
5 در میان نسیت از کمال وفاق فارقی جز تقید و اطلاق
1 پیش شیخی رفت آن مرد فضول بهر بی فرزندیش خاطر ملول
2 گفت با من دار شیخا همتی تا ببخشد کردگارم دولتی
1 شب که از هر کار دل پرداختی با حریفان نرد عشرت باختی
2 بزمگاهی چون بهشت آراستی مطربان حور پیکر خواستی
1 ای که در دولت دین کم زنی چند دم از نسبت آدم زنی
2 آدمی آنست که دینی در اوست محو گمان کرده یقینی دراوست