-
لایک
-
ذخیره
- سوالات متداول
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 شاید که به درگاه تو عمری بنشینم در آرزوی روی تو، وانگاه ببینم
2 دریاب که از عمر دمی بیش نمانده است بشتاب، که اندر نفس باز پسینم
3 فریاد! که از هجر تو جانم به لب آمد هیهات! که دور از تو همه ساله چنینم
4 دارم هوس آنکه ببینم رخ خوبت پس جان بدهم، نیست تمنی به جز اینم
5 آن رفت، دریغا! که مرا دین و دلی بود از دولت عشق تو نه دل ماند و نه دینم
6 از بهر عراقی، به درت آمدهام باز فرمای جوابی، بروم یا بنشینم؟