- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 می به بزم ما امشب، از رمیده هوشان است نی ز بی نواییها، کوچه خموشان است
2 رگ چو شمع می سوزد، در تنم ز تشنه لبی آب سرد تیغی کو، خون گرم جوشان است
3 چشم مست اگر باشد، زهد پارسایی کیست؟ کفر زلف اگر خواهد، دل ز دین فروشان است
4 تار اگر برید از چنگ، محتسب زیانی نیست گوش پرده سنجان را هر رگی خروشان است
5 رایگان حزین ندهی، عهد نوبهاران را در چمن قدح بستان، گل ز باده نوشان است