1 باشد لئیم در نظر عقل چون شبه بیقیمت و کریم بود پر بها چو در
2 چون قدر هر یکی بر دانا مقررست بشنو نصیحتی ز من ای نامدار حر
3 با مردم کریم بپیوند و دوست باش وز مردم لئیم چو از دشمنان ببر
1 فروغ صبح سعادت جهان منور کرد نسیم نصرت حق ملک جان معطر کرد
2 فتاد نیک و بد کار خلق با شاهی که در امور جهان ایزدش مخیر کرد
1 شاه جهان چو پای فرا پیش صف نهاد دشمن برای تیر وی از جان هدف نهاد
2 دارای دین طغایتمور خان که بر دلش ایزد بروز کین رقم لاتخف نهاد
1 زهی خجسته شبی کز درم نسیم سحر بفرخی و سعادت بمن رسید خبر
2 که تاج دولت و دین سرور زمان و زمین که بر زمین و زمان باد تا ابد سرور
شماره موبایل خود را وارد کنید:
کد ارسالشده به