باشد از شوب ریا مشرب رندان صافی از جامی غزل 944

باشد از شوب ریا مشرب رندان صافی

1 باشد از شوب ریا مشرب رندان صافی عیب ایشان مکن ای خواجه ز بی انصافی

2 لاف کم زن که نه از شیوه مردان خداست ای که از شیوه مردان خدا می لافی

3 تا ز اوصاف من و ما نشود صوفی صاف اهل صفوت نکنندش به صفا وصافی

4 لب فروبند که جز رزق تو نازل نشود گر به فریاد و فغان سقف فلک بشکافی

5 امتیاز سره و قلب جهان دشوار است خاصه وقتی که به قلاب رسد صرافی

6 جامی افشا چه کنی در غزل اسرار ازل کی بود نظم قوافی به حقایق وافی

7 بر تن حجله نشینان معانی تنگ است هر شعاری که تو از شعر عبارت بافی

عکس نوشته
کامنت
comment