1 می افزود چراغ زندگانی بود آبی به باغ زندگانی
2 گل داغ پشیمانی نچینند سیه کاران ز باغ زندگانی
3 بنوش آب حیات باده چون خضر اگر داری دماغ زندگانی
4 بیفکن جام از کف پیش از آن دم که پر گردد ایاغ زندگانی
5 مرو دنبال عمر رفته جویا نگیرد کس سراغ زندگانی