مطربی زمزمه از فروغی بسطامی دیوان اشعار 10

فروغی بسطامی

آثار فروغی بسطامی

فروغی بسطامی

مطربی زمزمه سر کرد سحر در گل‌زار

1 مطربی زمزمه سر کرد سحر در گل‌زار رفتم از این غزل شاه به یک بار از کار

2 «مجلس ما چو بهشت است در این فصل بهار خیز ای ساقی مستان قدح باده بیار

3 باده هم چو گل احمر یا لالهٔ سرخ باده هم چو دل عاشق یا روی نگار

4 بادهٔ کهنه گر از عمرش پرسم گویند که ز پنجاه فزون است و صد آید به شمار

5 باده‌ای گر شود از غرب تهی شیشهٔ آن می نیابی تو به شرق اندر مردی هشیار

6 بادهٔ صاف چو دل‌های حکیمان اله تلخ چون زاهد سجاده فکن در بازار

7 تا به کی گردم بر خاک درت خوار و ذلیل تا به کی باشم در دست غمت زار و نزار

8 بی تو گیرد همه شب لشکر آهم به میان بی تو ریزد همه دم گوهر اشکم به کنار

9 عاشقان را به سر کوی تو نه راه و نه رسم پاک بازان را بهر تو نه خواب و نه قرار »

عکس نوشته
کامنت
comment