مطرب نوا بپرده عشاق از آشفتهٔ شیرازی غزل 536

آشفتهٔ شیرازی

آشفتهٔ شیرازی

آشفتهٔ شیرازی

مطرب نوا بپرده عشاق ساز کرد

1 مطرب نوا بپرده عشاق ساز کرد کاز شور در عراق هوای حجاز کرد

2 برگشته از حجاز سوی میکده بسر زاهد سوی حقیقت میل از مجاز کرد

3 حل گشت بر حکیم معما زگفتی لعل شکرفشان بتکلم چو باز کرد

4 عاشق بخواب نیست در چشم اگر به بست کز بهر دید غیر بخود در فراز کرد

5 پیشی زهم گرفته بقربانگه این و آن کز خون رقم بچهره چو خط جواز کرد

6 برخاسته بپیش قدت با نیاز وعجز بر شاهدان باغ اگر سرو ناز کرد

7 کوته نظر مخوانش چون زاهدان شهر کاشفته صرف زلف تو عمر دراز کرد

8 شیخ ار رود بطوف حرم رند پاکباز رو بر در حریم علی با نیاز کرد

9 زاهد نبرده سجده بخاک در مغان او را بشرع عشق نگوئی نماز کرد

عکس نوشته
کامنت
comment