1 مستان که گام در حرم کبریا نهند یک جام وصل را دو جهان در بها دهند
2 سنگی که سجدهگاه نماز ریای ماست ترسم که در ترازوی اعمال ما نهند
1 نقض کرم است آن که قدرش در حوصلهٔ امید گنجد
1 رندان گاهی ملک جهان میبازند گاهی به نگاهی، دل و جان میبازند
2 این طور قمار، نه چند است و نه چون هر طور برآید، آنچنان میبازند
1 یک دمک، با خودآ، ببین چه کسی از که دوری و با که هم نفسی
2 ناز بر بلبلان بستان کن! تو گلی، گل، نه خاری و نه خسی