- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 مستان پی گلگشت چمن می رسد امروز نازش به گل و سرو و سمن می رسد امروز
2 دور است که لب تشنهٔ خون دل خلق است آن طفل که دستش به دهن می رسد امروز
3 بر غنچهٔ گل در چمن از بسکه خموشی گر لعل تو بگرفت سخن می رسد امروز
4 مایل به ترنج مه و خورشید نباشد دستی که به آن سیب ذقن می رسد امروز
5 هرگز نرسیده است زخورشید زمین را فیضی که ز روی تو به من می رسد امروز
6 غافلی مشو از «فضل علی بیگ» که جویا از تازه جوانا به سخن می رسد امروز