1 مسعود که بود سعد سلمان پدرش جاییست که از چرخ گذشته است سرش
2 آن باد چه گویی که سعادت پسرش دارد خبرش که گوید او را خبرش
1 از پس من غمست و پیش غم است ز بر من نمست و زیر نم است
2 این دل بسته خسته درد است وین تن خسته بسته الم است
1 دیده گر در فراق خون بارد حق او هم تمام نگزارد
2 با غمش هیچ بر نیارم دم گر جهان بر سرم فرود آرد
1 ز غزو باز خرامید شاد و برخوردار علاء دولت مسعود شاه شیر شکار
2 خدای ناصر و نصرت رفیق و بخت قرین ظفر دلیل و زمانه مطیع و دولت یار
شماره موبایل خود را وارد کنید:
کد ارسالشده به