1 مسعود چو دربند گرفتار شدی از فعل زمانه بر سر کار شدی
2 از مستی عز و ناز هشیار شدی در جمله ز خواب دیر بیدار شدی
اولین نفری باشید که نظر میدهید
این شعر چه حسی در تو زنده کرد؟ برداشتت رو بنویس، تعبیرت رو بگو، یا پرسشی که در ذهنت اومده رو مطرح کن.
1 گه وداع بت من مرا کنار گرفت بدان کنار دلم ساعتی قرار گرفت
2 وصال آن بت صورت همی نبست مرا بدان زمان که مرا تنگ در کنار گرفت
1 به نظم و نثر کسی را گر افتخار سزاست مرا سزاست که امروز نظم و نثر مراست
2 به هیچ وقت مرا نظم و نثر کم نشود که نظم و نثرم در است و طبع من دریاست
شماره موبایل خود را وارد کنید:
کد ارسالشده به