- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 مشنو، که مرا از درت، اندیشه دوری است اندیشه اگر هست، ز هجران، نه ضروری است
2 دور از تو سرش باد ز تن دور، به شمشیر آن را که به شمشیر ز کویت، سر دوری است
3 ما یار نخواهیم گرفتن، به دو عالم غیر از تو تو آن گیر، که عالم همه حوری است
4 با آتش عشق تو، کجا جای قرار است با این دل دیوانه، کرا برگ صبوری است
5 بلبل ز صبا، عشق بیاموز، که عمری جان داده و خشنود، به بوی از گل سوری است