- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 مپیچ در سر زلف و بنفشه تاب مده حجاب ظلمت شب را به آفتاب مده
2 دل خراب به چشم تو حال خود می گفت به غمزه گفت که افسانه را به خواب مده
3 به روز گریه دلم را شکیب می فرمود به هایهای بگفتم سخن به آب مده
4 چو ما ز لعل تو آب حیات می جوییم بجانبی دگرم وعده سراب مده
5 شراب ناب به افسردگان بده ساقی چو من به بوی تو مستم مرا شراب مده
6 صبا شمامه خاک دیار یار بیار دگر مشام مرا زحمت گلاب مده
7 بپوش سرّ حقایق ز سفله ، ابن حسام خراج گنج معانی به هر خراب مده