1 منگر تو بدان که ما به تن مختصریم هر چند که کوتهیم عالی نظریم
2 اینها همه صندوق پر از کرباسند ما حقه سربسته لعل و گهریم
اولین نفری باشید که نظر میدهید
این شعر چه حسی در تو زنده کرد؟ برداشتت رو بنویس، تعبیرت رو بگو، یا پرسشی که در ذهنت اومده رو مطرح کن.
1 نه باغ بود و نه انگور و می، نه بادهپرست که دوست داد شرابی به عاشقان الست
2 هنوز در سر ما هست ذوق آن مستی حریف مجلس او تا ابد بود سرمست
1 مشتاب ساربان که مرا پای در گل است در گردنم ز حلقه زلفش سلاسل است
2 تعجیل میکنی تو و پایم نمیرود بیرون شدن ز منزل اصحاب مشکل است
1 رفتیم ما و عشق تو اندر میان هنوز ساکن نگشت عربده عاشقان هنوز
2 هر برگ گل که باد صبا از چمن ربود مرغان ز رنگ و بوی تو اندر فغان هنوز
شماره موبایل خود را وارد کنید:
کد ارسالشده به