مرد عشق تو به غم همدرد است از کمال خجندی غزل 257

کمال خجندی

آثار کمال خجندی

کمال خجندی

مرد عشق تو به غم همدرد است

1 مرد عشق تو به غم همدرد است دردمند تو بلا پرورد است

2 هر که از درد و رنگی دارد اشک او سرخ و رخ او زرد است

3 بیخیر میفتد آتش خواب است درد و غم می خورد اینش خورد است

4 دردمندان به دو رخ پاک کنند کف پا کز ره ن گرد است

5 هست با درد تو هر فردی را عالمی کز همه عالم فرداست

6 عشق، بیدرد سری گرم نکرد شمع تا سوز ندارد سرد است

7 چون براند سخن از درد کمال هر که مردست بگوید مرداست

عکس نوشته
کامنت
comment