- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 مرد عشق تو به غم همدرد است دردمند تو بلا پرورد است
2 هر که از درد و رنگی دارد اشک او سرخ و رخ او زرد است
3 بیخیر میفتد آتش خواب است درد و غم می خورد اینش خورد است
4 دردمندان به دو رخ پاک کنند کف پا کز ره ن گرد است
5 هست با درد تو هر فردی را عالمی کز همه عالم فرداست
6 عشق، بیدرد سری گرم نکرد شمع تا سوز ندارد سرد است
7 چون براند سخن از درد کمال هر که مردست بگوید مرداست