- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 ملک در خواب صوت چنگ بشنید چو باد صبحدم بر خود بخندید
2 خمار آلود سر، برخاست از خواب شراب و آب و مطرب دید مهتاب
3 چو مه بیدار شد خورشید برجست خرامان شد به برج خویش بنشست
4 صبا می داد بویی از بهارش سمن را بود رنگی از نگارش
5 مهی خورشید رویش دید بی جان روان این مطلعش سر بر زد از جان: