- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 ساخت هر کس از توکل تکیه گاه خویش را از خس و خار خطر پرداخت راه خویش را
2 همچو داغ لاله ام در دل گره گردیده است بسکه می دارم نهان در سینه آه خویش را
3 در قطار بی گناهانت شمردن می توان گر توانی در شمار آری گناه خویش را
4 بود در گهواره ام دل مرغ دست آموز عشق در کنار برق پروردم گیاه خویش را
5 گرنه لطفت هر سحر از خاک برمیگیردش مهر چون بر چرخ اندازد کلاه خویش را
6 فیض بینش یافت جویا دیدهٔ داغ دلم بسکه دزدیدم ز شرم او نگاه خویش را