-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 خود را نشان ناوک بد خوی خود کنم رویش، بدین بهانه، مگر سوی خود کنم
2 هر موی من هزار زبان باد در غمش تا من حکایت از غم یک موی خود کنم
3 تا در حریم کوی تو پهلو نهاده ام هر دم هزار عیش ز پهلوی خود کنم
4 شبها، که سر گران شوم از ساغر فراق بالین خود هم از سر زانوی خود کنم
5 آیینه وار خاک شدم از غبار غیر باشد که روی او طرف روی خود کنم
6 امشب ز وصف غیر، هلالی، خموش باش تا من سخن ز ماه سخن گوی خود کنم