- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 مرا ز دوستی دوست دشمنان بیشند اگرچه دوست نباشند دشمن خویشند
2 تو شاه عالمیانی و من گدای درت شهان ز حال گدایان خود بیندیشند
3 مزن به تیغ جفا دلبرا مرا زین بیش که عاشقان رخت خستگان دل ریشند
4 اگرچه شهد دهد نیش هم زند زنبور تمام خاطره ها خسته از سر نیشند
5 دلا تو خویش جفاپیشه را به خویش مخوان که دوستان وفادار بهتر از خویشند
6 به کنج عافیت آخر چه به ز درویشیست که دوستان خدا خاک پای درویشند
7 مراست مذهب آن کز درت نپیچم روی به جان دوست که اهل جهان در این کیشند