یکره ز وصل خویش مرا بهره‌مند از مشتاق اصفهانی غزل 249

مشتاق اصفهانی

آثار مشتاق اصفهانی

مشتاق اصفهانی

یکره ز وصل خویش مرا بهره‌مند کن

1 یکره ز وصل خویش مرا بهره‌مند کن اغیار را بر آتش غیرت سپند کن

2 ای میوه امید فرود آی خود ز شاخ یا آنکه دست کوته ما را بلند کن

3 ز اغیار درد خویش‌ستان و بمن سپار یا زین میان علاج من دردمند کن

4 دارای هزار خاک‌نشین شهسوار من گاهی نگاه در ته پای سمند کن

5 تا کی خوریم از غم زلف تو پیچ‌وتاب یکحلقه وقف گردن ما زین کمند کن

6 خواهی نه تلخ‌کام گر از زهر حسرتم آن کنج لب که گفت پر از نوشخند کن

7 مشتاق را ز عشق نصیحت چه فایده ای پندگو برای خدا ترک پند کن

عکس نوشته
کامنت
comment