- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 بسمع معجری ای پیک عاشقان برسان حدیث شوق ملاقات و آرزمندی
2 ز بعد آنکه زدی حلقه بر در و خود را در آن جناب همایون چو حلقه افکندی
3 بگویش این قدر از من که ای برتبت و فضل گذشته قدر تو از پایه هنرمندی
4 چه گل شکفت ازاینت که بر سبیل خلاف درخت مهر و محبت ز بیخ برکندی
5 گر از تنیده یاری گسسته شد تاری چه باشد ار بسر انگشت عفو پیوندی
6 مرا خود از تو چه نفع و ترا ز من چه ضرر که من ترا بپسندم مرا تو نپسندی
7 بنظم و نثر گرفتم که سعدی وقتیم نه من ز خاک خجندم تو از سمرقندی