- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 ماهو آن سید ستوده خصال باشد آهسته طبع در همه حال
2 مایه دانش است پنداری هست مستی او چو هشیاری
3 ذات دانا و طبع برنا نیست مثل او هیچ تیز و دانا نیست
4 در همه کارها کند انجاح نبود مثل او به هزل و مزاح
5 شه چو از حال او خبر دارد هر زمانش عزیز تر دارد
6 بنهد بد سگال را گردن گر چه خو دارد او فرو خوردن
7 می کند نرم نرم کوشش خویش می کند آشکاره جوشش خویش
8 دلش ار گه گهی گران گردد در سر او همیشه آن گردد
9 که بود جاهش از دگر کس بیش داردش شه عزیز و خاصه خویش
10 برتر از دست خود نخواهد کس عیب او این توان نهادن و بس
11 از همه چیز جاه دارد دوست این ز اصل بزرگ و همت اوست