1 مهجور تو را شب خیالی که مپرس رنجور تو را روز ملالی که مپرس
2 گفتی هاتف چه حال داری بی من در گوشهای افتاده به حالی که مپرس
اولین نفری باشید که نظر میدهید ✨
1 آن کمان ابرو کند چون میل تیرانداختن ناوک او را نشان میباید از جان ساختن
2 سروران چون گو به پای توسنش بازند سر چون کند آن شهسوار آهنگ چوگان باختن
1 مطلب و مقصود ما از دو جهان، اوست اوست او همه مغز است مغز، هر دو جهان پوست پوست
1 ای گمشده دل کجات جویم در دام که مبتلات جویم
2 دیروز چو آفتاب بودی امروز چو کیمیات جویم
شماره موبایل خود را وارد کنید:
کد ارسالشده به
دیدگاهها **