- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 خوش آنکه تو شب خواب کنی من بنشینم تا روز چراغی بنهم روی تو بینم
2 باشد به کمان خانه ابروی توام چشم چشمان تو ناکرده ز هر گوشه کمینم
3 گاهی به تصور ز لبت بوسه ربایم گاهی به تخیل ز خطت غالیه چینم
4 پوییدن راه تو به سر گر دهدم دست از شادی آن پای نیاید به زمینم
5 با باد صبا بعد سجودت نکنم روی ترسم که برد خاک درت را ز جبینم
6 خواهم من دلداده خود از مهر تو جان داد هر دم چه کشی خنجر بی داد به کینم
7 جامی مخور اندوه که جز مهر بتان نیست دین تو که من از دو جهان شاد بدینم