-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 خوش آنکه باده ی ناب است مایه ی هوشش سبوی باده به جای سر است بر دوشش
2 ز گل مپرس که بلبل چه گفتگو دارد چه ذوق از سخن آن را که نشنود گوشش
3 چو آب هرچه ببیند کسی درین گلشن برون چو رفت، همه می شود فراموشش
4 اسیر عشق ترا دایم از فناطلبی شود کفن چو علم پاره بر سر دوشش
5 ز خنده آب حیات لبش به موج آمد حدیث تشنه لبان باد زد چو بر گوشش
6 جهان به هرکه زبانی چو شمع داد سلیم در انجمن نتوانند دید خاموشش