خوش آن زمان که سر مهر بود از سلیم تهرانی غزل 51

سلیم تهرانی

آثار سلیم تهرانی

سلیم تهرانی

خوش آن زمان که سر مهر بود خوبان را

1 خوش آن زمان که سر مهر بود خوبان را کرشمه منع نمی کرد آه و افغان را

2 چنین نبود در وصل بسته بر دل ها نداشت قفل حرم، پره ی بیابان را

3 ز ضعف، بند قبا آستین من شده است نشانه ای به ازین نیست عشق پنهان را

4 به پیش باده فروش آن قدر گرو جمع است که نام نیست در آن خاتم سلیمان را

5 ز قید، کیست که آزادی آرزو نکند؟ ز کاهلی ست ثبات قدم غلامان را

6 به نوبهار جوانی ز کف پیاله منه که می ز موج کند ریشخند، پیران را

7 ز فوت گشتن دندان چه غم، سلامت باد زبان ما که ولی نعمت است دندان را!

8 ازو هزار کرامات دیده ایم سلیم شراب کهنه بود پیر جام، مستان را

عکس نوشته
کامنت
comment