- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 خوش آن زمان که سر مهر بود خوبان را کرشمه منع نمی کرد آه و افغان را
2 چنین نبود در وصل بسته بر دل ها نداشت قفل حرم، پره ی بیابان را
3 ز ضعف، بند قبا آستین من شده است نشانه ای به ازین نیست عشق پنهان را
4 به پیش باده فروش آن قدر گرو جمع است که نام نیست در آن خاتم سلیمان را
5 ز قید، کیست که آزادی آرزو نکند؟ ز کاهلی ست ثبات قدم غلامان را
6 به نوبهار جوانی ز کف پیاله منه که می ز موج کند ریشخند، پیران را
7 ز فوت گشتن دندان چه غم، سلامت باد زبان ما که ولی نعمت است دندان را!
8 ازو هزار کرامات دیده ایم سلیم شراب کهنه بود پیر جام، مستان را