ای فلک خوش کن به مرگ من دل از محتشم کاشانی غزل 2

محتشم کاشانی

آثار محتشم کاشانی

محتشم کاشانی

ای فلک خوش کن به مرگ من دل یار مرا

1 ای فلک خوش کن به مرگ من دل یار مرا دلگران از هستیم مپسند دلدار مرا

2 ای اجل چون گشته‌ام بار دل آن نازنین جان ز من بستان و بردار از دلش بار مرا

3 ای زمانه این زمان کز من دلش دارد غبار گرد صحرای عدم گردان تن زار مرا

4 ای طبیب دهر چون تلخ است از من مشربش شربت از زهر اجل ده جان بیمار مرا

5 ای سپهر اکنون که جز در خواب کم می‌بینمش منت از خواب عدم به چشم بیدار مرا

6 ای زمین چون او نمی‌خواهد که دیگر بیندم از برون جا در درون ده جسم افکار مرا

7 محتشم دلدار اگر فرمان به قتل من دهد بر سر میدان عبرت نصب کن دار مرا

عکس نوشته
کامنت
comment