- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 بخت چون بر نقد دولت سکهٔ اقبال زد بخت چون بر نقد دولت سکهٔ اقبال زد
2 جسم خاکی شد سپند و بستر آتش آن زمان کان گران تمکین در این مضطرب احوال زد
3 طایر گرم آشیان خواب از وحشت پرید فتنهٔ تیری از کمین بر مرغ فار غبال زد
4 ساقی دولت به دستم ساغری پر فیض داد مطرب عشرت به گوشم نغمهٔ پر خال زد
5 آن که میکشتش خمار هجر در کنج ملال از شراب وصل ساغرهای مالامال زد
6 پیش از آن کاید به اقبال آن شه اقلیم حسن جانم از تن خیمه بیرون بهر استقبال زد
7 محتشم زد بر سپاه غم شبیخون شاه وصل بر به ملک دل ز عشرت خیمهٔ اجلال زد